سلام عزیز دل مامان

امروزمیخوام واست از سورپرایز بزرگی که خستگی رو ازتن مامانی بدر کرد برات بنویسم

انگار عدد هفت واسه  دخملی ناز من خیلی خیلی مهمه چون همه اتفاقای مهم زندگیت رو جوری برنامه ریزی کردی که این عدد یه نقشی توش داره مثلا میخواستی تو 7/7/90  دنیا بیای یا همین سورپرایزی که تو 7 ماه و 7 روزگیت به مامان دادی

آره عزیزم یه چند وقتی میشه که شما آب خوردن از لیوان رو به هر شیشه شیر دیگه ای ترجیح میدی وآب خوردنت  اونقدر قشنگه که هر آدمی سیرابی رو تشنه میکنه

خلاصه فسقلی من طبق معمول همیشه داشتی با ولع آب میخوردی که یهو من و بابایی دیدیم یه صدای تق تقی میاد راستشو بخوای اول باورم نشد بعد دیدم که نه صداش واقعیه صدای تق تق از دهن کوچولوی تو میومد آره دردونه مامان بالاخره دندون مرواریدت زده بود بیرون و میخورد به لیوان و تق تق میکرد.

چقدر صدای قشنگ و نازی بود مامانی فکر نکنم هیچ وقت از یادم بره

آره گلم یه دندون کوچولوی نانازی اومده و مثل یه جوونه قشنگ داره تو دهن کوچولوت رشد میکنه .بعله دخترمون دیگه داره بزرگ میشه واسه خودش دندون مروارید داره... 

الهی که قربون اون دندون کوچولوی تیزت بشم که عین شیشه میمونه هنوز بیرنگ و تیزه

عزیزترینم نمیدونی چقدر مامانو خوشحال کردی دردونه مامان شاید مدتها بود که اینقدر سورپرایز نشده بودم .عین وقتایی که آدم منتظر یه اتفاق خوبه میدونه که اتفاق میافته ولی نمیدونه کی؟

نمیدونم چرا این حس منو یادنتیجه کنکورم انداخت که کلی واسش زحمت کشیده بودم و فقط منتظر شنیدن خبرای خوب بودم  ولی حتی اون خبر خوب هم نتونست مثل دندون ناناز تو منو اینقدر خوشحال و سرمست کنه 

مرسی فسقلیم که اینقدر با کارات مامانو خوشحال میکنی تازه یادم رفت برات بگم که جدیدا خیز بر میداری تا سینه خیز بری  

قربونت برم که هیچ کاری رو تا نخوای انجام نمیدی طفلک مامان بزرگت چقدر باهات کلنجار رفت تا سینه خیز رفتنو یاد بگیری ولی یهو تو یه حرکت خودجوش دیدم از رو تشک بازیت اومدی وسط اتاقو داری با گلهای قالی بازی می کنی.

عزیز مامان تازه جواب آزمایش آخرت هم خوب بود و کلی خوشحالم کرد

مامانیم قدرتومیدونیم ...

ازت ممنونم که با اومدنت اینقدر زندگیمونو شیرین کردی 

تو فقط مراقب خودت باش تا خوب رشد کنی و سالم بمونی بقیش با من و بابایی

عشق مامان :×